دنیای آبی یک ماهی قرمز

متن مرتبط با «سی سی کم» در سایت دنیای آبی یک ماهی قرمز نوشته شده است

دویست و سی.

  •    ر. استوری گذاشته بود که پاییز تموم شد بدون این‌که نرگسی رو بو کرده باشم؛ یهو یادم افتاد امسال هنوز نتونستم برم یه دسته نرگس بگیرم که از بوش لذت ببرم و پاییزم تموم شد. حس می‌کنم یه مدتی‌ه معلق‌م تو زمان و نمی‌فهمم که واقعا چه‌طوری داره می‌گذره؛ اون, ...ادامه مطلب

  • دویست و سی و یک.

  • Sky isn't that dark that I can't walk; but I can't find my way, 'cause I don't have any stars., ...ادامه مطلب

  • دویست و سی و دو.

  • Not being belonged to anything, anyone or anywhere. Just wanna scape from everything. And even not sure about any of these. پ.ن: عمری دگر بباید..؟, ...ادامه مطلب

  • دویست و سی و سه.

  •    دیشب به‌لطف اورثینک کردن داشتم نمی‌خوابیدم. بهش گفتم که "آدمی که سرش درد می‌کنه، باید بگیره بخوابه؛ نه این‌که بره تیکه‌های شکسته‌ی قلبش رو درآره بذاره جلوش و بعد دستش رو ببره باهاشون."    یکی‌-دو شب قبل‌ترش داشتم فکر می‌کردم که جای شکرش باقی‌ه یه چند وقتی‌ه اون‌قدر نرفتم تو دیوار که شکر خدا دیشب همه‌چی رو از جلو چشمام گذروندم. چی‌ه این آدمیزاد آخه؟ , ...ادامه مطلب

  • دویست و سی و چهار.

  •    وقتی جوابت رو به پیام تبریک تولدی که برات فرستادم دیدم، یاد اون روزی افتادم که بعد کلاس نشسته بودم رو صندلی و برگشتی بهم گفتی خال‌خالیای سفید لباسم روی سرمه‌ایش، مثل ستاره‌های توی آسمون‌ه. و چه‌قدر دلم بیشتر برات تنگ شد. پ.ن: برای ک.، که بعید می‌دونم این‌جا رو ببینه؛ شاید هم برای خودم که یادم بمونه. So many feelings, no words to express. , ...ادامه مطلب

  • دویست و سی و پنج.

  •    دارم فکر می‌کنم از یه جهاتی شبیه اون پَر تیتراژ اول فارست گامپ‌م. نمی‌دونم چه‌طوری بگم از چه جهت؛ در واقع، نمی‌خوام بگم احتمالا. بعدا بیام از این‌ورا رد شم هم نمی‌دونم یادم خواهد اومد که چرا اینو نوشتم یا چی، ولی مسئله‌ای نیست. پ.ن: عدم تعلق، عدم تعلق، عدم تعلق... , ...ادامه مطلب

  • دویست و سی و شش.

  •    داشتم با خودم فکر می‌کردم مگه چند بار می‌شه که ۳۰ اسفند باشه و به پست گذاشتن فکر کنم. کلا تهش چی بشه، اندازه یک‌چهارم عمرمون ۳۰ اسفند رو ببینیم! :)    داشتم جهان با من برقص رو می‌دیدم، و خب، تنهایی بی‌انتهای آدمیزاد. نمی‌دونم آیا اینم دخیل بوده تو, ...ادامه مطلب

  • سی و هفت.

  •    یه روزایی‌‌ هم هست دلت می‌خواد نصف آدمایی رو که می‌شناسی، غریبه می‌بودند. نه که دلیل خاصی داشته باشیا؛ نه، همین طوری. این که از بودن خسته می‌شی و می‌خوای نباشی، حداقل کم‌تر از قبل باشی.   البته الان که می‌بینم خیلی‌م بی‌دلیل نیست. ترجیح می‌دی برا یه تعداد معدودی می‌تونستی بیش‌تر وقت بذاری، نه این, ...ادامه مطلب

  • سی و هشت.

  •  حرف آدما، می تونه راست باشه؛ و بعضا بیشتر از خودت خبر داشته باشن، از چیزی که حداقل در وهله ی اول خودت باید خبر داشته باشی ازش تا بقیه.عکس‌نوشت: سیاهی که عکس نمی‌خواد؛ کافی‌ه دستات رو بگیری جلوی چشمات. , ...ادامه مطلب

  • سی و نه.

  •    این که می‌گن جهان‌های موازی و فلان، چیزی نمی‌دونم ازش؛ ولی چیزی که بهش فکر می‌کردم، می‌تونه یه تصویری باشه ازش، هر چند غیر‌واقعی و غیر‌علمی باشه. نمی‌گم این همون‌ه که کسی شاید بهش فکر نکنه؛ حرفم این‌ه که می‌تونه نمودی باشه ازش در مقامی که بحث از فیزیک نیست چندان، حداقل برای شخص من.    آدمای مختلف, ...ادامه مطلب

  • سی و یک.

  •             آدم نباید یادش بره که بعضی آدما چه روزی به دنیا اومدن؛ چون وقتی ببینن همین یه تاریخ ساده رو یادت رفته، ممکن‌ه به رو خودشون نیارن، ولی حقیقتا ناراحت می‌شن؛ بحث حافظه و درگیریای زیاد روزمره‌م نیست واقعا!                 همه‌ی آدما توقع ندارن، مطمئن باشین؛ برا همین اگه خیلی اصرار‌ه بر کادو تولد گرفتن، می‌شه به دادن کارت تبریک بسنده کرد. کادو دادن و گرفتن، یه مرز مشخصی داره که میزان نزدیکی در دوستی با فرد مقابل و بعضا موارد استشنا تعیینش می‌کنه و اگه آدم خارج از این محدوده باشه، لزومی نداره به فرد متولد کادو بده و همون تبریک گفتن کفایت می,سی و یکمین جشنواره فیلم فجر,سی و یکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران,سی و یک هفتگی بارداری,سی و یکمین کنگره رادیولوژی ایران,سی و یکمین کنگره رادیولوژی,سی و یکمین گردهمایی علوم زمین,سی و یکمین جشنواره فجر,سی و یک هفته بارداری,سی و یک نما,سی و یک شب ...ادامه مطلب

  • سی.

  •  دوباره به همون «دل تنگی بعد زیاد دیدن آدما» دچار شدم؛ هر چند که ارزشش رو داشت. به هر حال چند روز بودن با یه سری که از قشنگ ترینای رو زمین ن، قابل نادیده گرفته شدن نیست؛ حتی اگه بدون اطلاع قبلی باشه.  می شه نشست و ساعت ها به قشنگی اون چند روز فکر کرد؛ ولی در این مقال نگنجد هیچ وقت...  بعضی وقتا م فکر می کنی خدا شوخیش گرفته باهات. ***  تو این چند روز، داشتم فکر می کردم وقتی بمیریم م دلمون برا هم دیگه تنگ می شه یا نه؟ آخه مگه این نبود که تو قیامت خانواده ت رو هم نمی شناسی و همچین چیزی؟ و خب نه فقط بعد قیامت، که تو همون برزخ؛ و به نظرم تو برزخ احتمالش باید بیشتر باش,سی تو چت,سی سی کم,سی و سه پل,سی نت,سی تی اسکن,سی گل,سی پی یو,سی ام پانک,سی لاکس,سی سخت ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها